به نام خالق هدفمند!

چگونه به خود متکی باشیم؟

قبل از اینکه به این مسئله بپردازیم که «چگونه به خود متکی باشیم؟»، لطفن توجه داشته باشید که منظور از «به خود متکی بودن»، «بی‌نیاز بودن از دیگران» نیست، بلکه استفاده کامل از توانمندی‌های فردی در شرایط موردنیاز است.

قرار بود که یک قطعه فیلم آموزشی برای یک مجموعه آماده کنم. کمی فکر کردم و به دلیل مشغله‌ای که داشتم، به نظرم آمد که ایده خاصی ندارم. به همین خاطر به یکی از دوستانم ایمیلی زدم و از او درخواست کردم که در این رابطه به من کمک کند. من که به نظر خودم درخواستم را خیلی روشن و واضح اعلام کرده بودم، این پاسخ را دریافت کردم: «لطفن بیشتر توضیح بده»‌ اولش کمی جا خوردم ولی بعد متوجه شدم که این بهترین پاسخی بود که دوستم به من داد.

به‌طور یقین برای هر یک از ما در طول زندگی و در حوزه‌های مختلف ازجمله کار، ارتباطات، خانواده و غیره مسائلی به وجود آمده که احساس کرده‌ایم به یک نفر نیاز داریم تا به ما کمک کند. در این نوشته می‌خواهم به این بخش از توانایی انسان اشاره‌کنم که در برخی شرایط هیچ مشاوری بهتر از خود او نمی‌تواند در کنارش باشد.

فرشته‌ی نجات هر فردی خود اوست.

با توجه به توضیحات بالا، فرض کنید در انجام کاری که به عهده شما گذاشته‌شده است، احساس ناتوانی می‌کنید و به دنبال شخصی می‌گردید تا در این زمینه به شما کمک کند و شمارا از این شرایط نجات دهد. شما فرد خوش‌شانسی هستید. دوستی را پیدا می‌کنید و مطمئن هستید که به شما کمک خواهد کرد. شما شروع می‌کنید به طرح موضوع و درخواست خود را به دوستتان اعلام می‌کنید و او برای اینکه بتواند به شما کمک کند، از شما می‌خواهد که اطلاعات کافی در اختیارش قرار دهید. دوست شما مصمم است تا به شما به بهترین نحو کمک کند، پس از شما درخواست اطلاعات بیشتر می‌کند و شما مجبور به فکر کردن می‌شوید تا بتوانید اطلاعات لازم را به او بدهید. در همین حال که در تلاش هستید تا پاسخ مناسبی پیدا کنید،‌ کم‌کم متوجه می‌شوید که راه‌کارهایی به ذهن خودتان می‌رسد و باکمی بیشتر فکر کردن ایده‌های دیگری نیز خودنمایی می‌کنند و به‌یک‌باره توانایی شما در حل مسئله افزایش می‌یابد. چه اتفاقی افتاده است؟ دوست شما که هنوز به شما کمک نکرده است؛ اما با اندکی تأمل به این نتیجه می‌رسیم که احساس توانایی در انجام دادن کار و رفع مسئله، حاصل تلاش دوست شماست. او شمارا به فکر کردن واداشته است و همین فکر کردن کافی است تا بتوانید از پس‌کار برآیید. این دقیقن همان کاری است که شما از دوست و مشاورتان انتظار داشتید. شما انتظار داشتید تا دوستتان به شرایط شما فکر کند و به شما راه‌کار بدهد و حالا شما با فکرکردن، خودتان به نتیجه رسیده‌اید. در حقیقت شما در شرایط موردنیاز از توانمندی‌های خود استفاده کرده‌اید و به‌جای اتکا به دیگران، به خود متکی بوده‌اید.

از این به بعد قبل از اینکه در انجام کاری به دنبال دریافت کمک و راهنمایی باشیم، کمی بیشتر فکر کنیم و بعد درخواست کنیم. به‌این‌ترتیب یعنی با اندکی فکر کردن به مسائلمان می‌توانیم به خود متکی باشیم.

این نکته را فراموش نکنیم که همه انسان‌های بزرگ از مشاوران و متخصصان در امور مختلف بهره می‌برند و منظور من از متن فوق این نیست که نیازی به مشاور نیست، قصد من این است که کمی بیشتر فکر کنیم و کمک گرفتن از دیگران را به‌عنوان اولین راه انتخاب نکنیم. به‌این‌ترتیب ما در حل مسئله توانمند خواهیم شد و به خود متکی خواهیم بود.

شما هم تجربه‌های خود در این مورد را در بخش نظرات کاربران ثبت کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید.

هدفمند و دلشاد باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *